ظاهرا این مطلب در گوگل ریدر درست نمایش داده نمیشه. شاید بخاطر وجود قسمت نقل قول باشه. اگر در خواندن این مطلب دچار مشکل شده اید از شما عذرخواهی می کنم و خواهش می کنم مطلب اصلی را در صفحه بلاگ بخوانید.
داشتم این مطلب رو می خوندم درباره اینکه چرا اعمال محدودیت دسترسی به سایتهای سوشیال مدیا مشکلی را حل نمیکنه و برعکس بیشتر افراد را تحریک به استفاده می کنه. در این مطلب به دو گزارش خیلی جالب اشاره شده بود که بیشتر از خود مطلب این گزارشها نظرم را جلب کردند.
گزارش اول درباره سیاستهای دسترسی به Facebook، Twitter، Myspace و LinkedIn در سازمانها است. بر اساس این گزارش 54% از شرکتها دسترسی به این سایتها را برای کارکنانشان محدود کرده اند. 19% از شرکتها استفاده از این سایتها را تنها در زمینه موضوع فعالیت کاری مجاز می دانند و 16% هم اجازه استفاده محدود شخصی از این سایتها به کارکنانشان می دهند و تنها 10% از شرکتها استفاده از چنین سرویسهایی را برای کارکنانشان آزاد گذاشته اند. آنچه که Dave Willmer مدیر موسسه Robert Half Technology که یک موسسه کاریابی در زمینه IT است و این تحقیق را انجام داده مطرح می کند اینگونه است:
استفاده از سایتهای سوشیال نتورک باعث می شود توجه کارکنان از کار اصلی منحرف شود و این منطقی است که دسترسی به چنین سایتهایی محدود شود. اگرچه این نکته را هم باید در نظر داشت که این سایتها برای بعضی از شرکتها ابزار کسب و کار است.
اما در همین زمینه گزارش دیگری مشخص می کنه که در شرکتهایی که دسترسی کامل به سوشیال نتورکها دارند گاهی پرسنل بیش از 2 ساعت از زمان کاری خود را در این سایتها صرف می کنند. اما محدود کردن کامل دسترسی هم باعث می شود تا افراد زمان بیشتری برای دور زدن سیاستهای محدود کننده شرکت صرف کنند.
گزارش دوم هم اما جالب است. در این گزارش مشخص شده که دسترسی به سایتهایی مثل Facebook در تصمیم گیری کارکنان برای انتخاب کار در یک شرکت تاثیر دارد. بر اساس این گزارش 39% از کارکنان بین 18 تا 24 سال حتی به دلیل عدم دسترسی به این سایتها محیط کار خود را تغییر می دهند. 21% از افراد در این فاصله سنی از محدودیتهای در این زمینه ناراحت هستند. اما در سنین بالاتر، کمتر به این موضوع اهمیت می دهند.
بیشتر شرکتها به دو دلیل زیر دسترسی به سوشیال نتورکها را محدود کنند:
از بین رفتن تمرکز کارکنان
مصرف شدن پهنای باند اینترنت شرکت بخصوص در شرایطی که استفاده از ویدئو و دانلود آن مطرح شود
نکته جالب در این گزارشها اینست که بسیاری از کارکنان شرکتها عقیده دارند اگر محدود کردن دسترسی به این سرویسها، باعث افزایش کیفیت دیگر خدمات مبتنی بر شبکه شود، آنها هم از این سیاست استقبال خواهند کرد.
مطلب بعدی راجع به سیاستهای دسترسی به اینترنت در شرکتهای ایرانی خواهد بود. از دست ندهید!
پی نوشت:
درباره گزارش دوم توییت کردم، یکی از دوستان گفت حالا باید تحقیق کرد که عدم دسترسی به فیسبوک چقدر باعث مهاجرت از کشور میشه!