چند وقت پیش سیدعلاء سبزپوش مطلبی با عنوان استخدام مجهول در شرکتی مجهول در بلاگش نوشت و در مورد اینکه چرا شرکتها اطلاعات خودشان را در آگهی استخدام منتشر نمیکنند، سوال کرده بود و این را حق کارجو دانسته بود که بداند قرار است با چه شرکتی طرف شود که اتفاقا نکته بسیار مهم و درستی است. آقای واحد و آقای آواژ هم به عنوان دو مدیرعامل بلاگر در بخش نظرات بلاگ نکات خوبی را در این مورد مطرح نمودند که من اینجا بازنشر میکنم:
علی واحد
مطلب درستی است و به نکته ظریفی اشاره کردید، نکته ای که به درستی متقاضی استخدام را دچار سردرگمی می کند، اما این مساله یک وجهه دیگر هم دارد. فرهنگ مساله دار کسب و کار در ایران. اگر کسی در آگهی استخدامی عنوان شرکت را نمی گذارد به چند دلیل است: - از شرکتهای تبلیغاتی می ترسند، وقتی شما در روزنامه آگهی می دهید کسانی هستند که از اطلاعات شما به عنوان لید بازاریابی استفاده می کنند و پشت سر هم با شما تماس می گیرند. - از همکار فعلی می ترسند، برخی شرکتها می خواهند بدون اطلاع یک کارمند فعلی که قصد دارند با وی قطع همکاری کنند، آگهی بزنند و مصاحبه بکنند و پس از پیدا کردن شخص جایگزین مناسب، مساله را علنی کنند. آنها می ترسند همکار قبلی با خواندن آگهی ها متوجه شود. - از اداره دارایی می ترسند، این تلقی هنوز در بین برخی وجود دارد که ممیزان دارایی یا بازرسان تامین اجتماعی این آگهی ها راچک می کنند، آنهایی که فعالیت غیرشفاف دارند و یا ثبت شده نیستند،این شکل آگهی می کنند که خودشان را در معرض دید قرار ندهند. -از رقبا می ترسند، این گروه فکر می کنند که با مشخص شدن اسم شرکت ممکن است با استفاده از متقاضیان استخدا جعلی از طرف رقیب مورد جاسوسی صنعتی قرار گیرند، یا وضعیت شان در شروع فعالیت های جدید یا بازارهای جدید برای دیگران عیان شود. - از چیزی نمی ترسند، ادای دیگران را در می آورند! وقتی یک شرکت می خواهد آگهی دهد، بعضی وقت ها خیلی ساده سایر آگهی ها را می بیند و تلاش می کند شکل آنها آگهی دهد! چون فکر می کند این شکلی درست است بدون آنکه منطق پشت آن را بداند! البته این بیشتر مربوط به فرهنگ آگهی استخدامی چاپی ما (اعلان- روزنامه) در شرکتهای کوچک است. آگهی های اینترنتی یا موسسات کاریابی از این مشکلات ندارند. همین!
مجید آواژ
آقای واحد تقریبا تمام مطالب را به درستی گفتند. تنها دو نکته من باید اضافه کنم، نکته اول ترس از سفارش است. فرض کنید که فلان جویای کار دنبال کار می گردد. به محض اینکه متوجه می شود که شرکت W به دنبال نیروی کار است، می گردد و یک آشنا با یکی از مدیران شرکت W پیدا می کند. این آشناها خیلی دردسر سازند، چون ممکن است یکی از آنها ممیز مالیاتی باشد و دیگری بازرس بیمه و آن یکی هم مدیر مالی فلان مشتری که حسابی با آنها کار دارید و نمی توان به سادگی به آنها جواب رد داد. برای همین است که شرکت باید به نحوی عمل کند که خطر این آشناها و درخواستهای پارتی بازی کاهش یابد. نکته دوم اینکه وقتی یک نفر به صورت ناشناس وارد جایی می شود، کمتر از آمادگی برای ساخت پاسخ های از پیش تعیین شده برخوردار است. به عنوان مثال همه کسانی که قبلا در بهساد مصاحبه داده اند می دانند که من در مورد چه موضوعاتی سئوال می کنم. فرد جدید با مراجعه به قبلیها و یا پرسنل شرکت از نکات مصاحبه کسب اطلاع می کند. در مجموع من با روش پنهان سازی خیلی موافق نیستم. معایبش به مراتب بیش از مزایای آن است.
اما برای رفع این مشکل شرکتها میتوانند اطلاعات عمومی مثل آدرس سایت و نوع کار و مواردی از این دست را به متقاضی بصورت شفاهی - تلفنی در هنگام دعوت به مصاحبه اعلام کنند.
اما مهمتر از همه این موضوع است که کارجو حتما و حتما معیارهایی برای کار کردن خودش داشته باشد که بخشی را بتواند در هنگام دعوت به مصاحبه سوال کند و بخشی را در زمان مصاحبه.
شک نکنید که وقتی بدانید چه انتظاری باید از محیط کار داشته باشید، میتوانید کاری پیدا کنید که میزان رضایتتان از آن بالا باشد. قبل از هر مصاحبه به این موضوع خوب فکر کنید!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دنبال متخصص میگردید؟ آگهی استخدام خود را اینجا منتشر کنید. برای کسب اطلاعات تماس بگیرید.
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.