یک نویسنده اگر تا همین چند سال پیش سانسور میشد، راه سختی برای رساندن نوشتهاش به خواننده داشت. خواننده همیشه میخواهد بخواند. لذت خواندن و گم شدن در کلمات، چیزی است که به سختی قابل توضیف است. اگر دوست دارید از لذت خواندن بیشتر بدانید پیشنهاد میکنم کتاب "لذت متن" رولان بارت را بخوانید. از طرفی نویسنده نمیتواند بنویسد اما خودش را از لذت خواندهشدن محروم کند. به همین دلیل است که جواد سعیدی پور میگوید:
هیچ وقت نفهمیدم تنها برای دل خود نوشتن یعنی چه؟میل خوانده شدن رو نمی شود انکار کرد حتی اگر تیغ سانسور کنار نبض خط به خط داستان هایت بنشیند.
جواد سعیدی پور را چند سالی است که میشناسم. دوست نادیدهای که به واسطه مینیمال نویسی با او آشنا شدم. ماجرا مال آن زمانهاست که بیشتر وقتهای غیرکاریام به پرسههای ادبی میگذشت. قرار بود جواد کتابی چاپ کند از مینیمالنویسهای داخلی. از من هم یکی دو مینیمال بود و حقیقتش برای من که اسم خودم را نویسنده نمیتوانستم بگذارم اتفاق بسیار مهمی بود. همیشه مینیمالهای جواد را میخواندم و از ضربههایی که با کمترین کلمات میتوانست به خواننده وارد کند حیرت میکردم.
بله میگفتم. یک نویسنده اگر تا همین چند سال پیش سانسور میشد، راه سختی برای رساندن نوشتهاش به خواننده داشت. اما حالا دنیا فرق کرده. اینترنتی هست که میتوان کتاب را آنجا منتشر کرد و خوانندههایی هستند که کتاب را میفهمند و میخوانند و لذت میبرند.
اگر علاقهمند به مینیمال و داستان کوتاه هستید، کتاب هیچان را میتوانید از اینجا دانلود کنید و اگر دوست داشتید میتوانید هزینه کتاب را به شماره کارتی که در ابتدای کتاب ذکر شده واریز نمایید.
مینیمالها و طرحها، بلاگ جواد است که با نام مستعار رضا ناظم در آن مینویسد.
تعدادی از مینیمالهایی که قبلا نوشته بودم را میتوانید اینجا بخوانید. معرفی این کتاب بهانهای شد برای مرور گذشته.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
می توانید مشترک فید مطالب این بلاگ بشوید و یا در توییتر من را دنبال کنید.
آیا میدانید در چه کاری بیشترین میزان موفقیت را کسب خواهید کرد؟
اگر قرار باشد تخصص و دانش شما محصول شما باشد، چطور آن را عرضه میکنید؟ آیا شما در جامعه کاری خود شناخته شده و صاحب اعتبار هستید؟