در کامنتهای مطلب قبل بحثی حاشیهای پیش آمد با موضوع کلی انتظار ما از دانشگاه. برداشت کلی این است که وقتی شخصی از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، مهارت انجام کاری را باید داشته باشد یا نه؟ البته که این موضوع به نوع دانشگاه هم وابسته است. مثلا اینکه شخص فارغالتحصیل دانشگاه علمی کاربردی باشد یا دانشگاه آزاد و سراسری.
رامین و ساریگلین از خواننده های مطلب قبل عقیده داشتند که ما در دانشگاه با موضوع زیاد آموزی و بیهدف بودن روبرو نیستیم و اتفاقا دانشگاه نباید نیروی متخصص تربیت کند بلکه هدف دانشگاه تربیت نیروی پژوهشگر است. از طرفی این عقیده هم وجود دارد که در دانشگاهها درسهای تاریخ مصرف گذشته وجود دارد و خانم ریحانه هم بهعنوان یک خواننده دیگر این موضوع رو تایید کردند. من مجموعه نظرات را اینجا آوردهام. ببنید و نظر خود را بگویید. ما باید از دانشگاه و فارغالتحصیلی از آن چه انتظاری داشته باشیم؟
ساریگلین
آموزش در دانشگاههای ما چون در بسیاری از موارد، هدف مشخص از نظر شغلی رو دنبال نمیکنه باعث میشه که آموزش بیش از نیاز شخص بهش ارائه بشه و این شخص رو نابود میکنه. از دانشگاه چه انتظاری داریم؟ اگر قرار است دانشگاه نیروی کار با تخصص موردنیاز شرکتها را تامین کند، فرق بین آموزشگاه و دانشگاه در چیست؟
رامین
من فکر می کنم انتظاری که ما از دانشگاه داریم با هدفی که برای دانشگاه تعیین شده متفاوت هست:
۱) دانشگاه محل تولید علم هست .(حتی در رشته های مهندسی که در نگاه اول کاربردی تر بنظر میرسند ! )
۲) محیط و رویه کاری دانشگاه افراد را به سمت تحقیق و پژوهش در علوم هدایت می کند.(نظیر الزاماتی که از سوی اساتید در خصوص ارائه تحقیق و مقاله و نیز الزام دانشگاه در خصوص ارائه پایان نامه وجود دارد!!!).
۳)در دانشگاه ها قسمتی وجود دارد که مسئول هدایت و راهنمایی آن دسته از دانشجویانی هست که در قصد ورود به صنعت و بازار کار را دارند.این قسمت بعنوان یک امکان جانبی از سوی دانشگاه هست و نقطه پایان نیست !
در واقع دانشگاه بر تامین محقق و پژوهشگر تاکید بیشتری دارد تا تامین نیروی متخصص کار.( با فراهم آوردن امکاناتی نظیر تحقیق در مقاطع بالاتر و …) حتی با نگاهی به عناوین مدارک تحصیلی نیز به این مطلب می توان پی برد (نظیر PhD)
و این برخلاف انتظار ما از دانشگاه هست. ما انتظار داریم شخصی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شود یک متخصص ! و آماده انجام کار باشد.در صورتی که هنوز به آموزش های تخصصی نیازمند هست تا به یک متخصص در زمینه شغلی مورد نظر تبدیل شود !( مثال هایی زیادی وجود دارد بخصوص در زمینه IT )
فکر می کنم در یک جای اشتباه ( دانشگاه ) به دنبال فرد مورد نظر ( متخصص ) میگردیم که این نشات گرفته از ذهنیت جامعه ما در مورد دانشگاه ست.
من فکر می کنم به جای تغییر ماهیت دانشگاه ( که عقیده دارم باید به تولید علم بپردازد تا پشتوانه صنعت و فن آوری باشد) باید به دنبال تغییر ذهنیت خود باشیم که البته راهی است طولانی…
ساریگلین
در مورد درسهایی با تاریخ مصرف گذشته خیلی موافق نیستم. به نظرم این مسئله نیز به همان نگرش و ذهنیت ما از دانشگاه برمیگردد. مثلا در رشته مهندسی کامپیوتر درس زبان ماشین و اسمبلی ارائه میشود که شاید به نظر برسد که دیگر الان کسی با اسمبلی برنامه نمینویسد اما همان زبان اسمبلی باعث ایجاد نگرشی در مهندسان کامپیوتر در مورد سازوکار برنامههای کامپیوتری میدهد. اگر به خواست و نیاز شرکتها باشد، زبان C# رو باید در دانشگاهها تدریس کرد. در حالی که زبان c++ یا جاوا مناسبتر است.
ریحانه
دوست عزیز اقای رامین بند ۳ که فرمودید اصلا درست نیست…یا لااقل من این مورد رو توی بهترین دانشگاه علوم انسانی کشور ندیدم! بعدم چرا باید این نظریه های پوسیده شده رو ما باید بخونیم یکسری نظریه که تقریبا ۳۰ یا ۴۰ ساله پیش توی امریکا یا جاهای دیگه ای گفته شده که بعدا خودشون بهش رسیدن که یا اشتباه بوده یا تاریخ مصرفشون تمام شده?! چرا نباید دانشگاه توی هر رشته یه مختصص بارنیاره؟چرا دانشگاه نباید یه کار افرین تولید کنه؟