حرفهایها هرگز پشت سر رقبای خود حرف نمیزنند.
پنجشنبه گذشته در جلسه کاری بودم که دو متخصص برجسته هم در آن حضور داشتند. صحبت از یکی دیگر از افراد شناخته شده در زمینه کاری شد و این گفتگو شکل گرفت:
متخصص اول:نظرت در مورد فلان شخص (شخص غایب) چیست؟
متخصص دوم:خوب ایشون هم تو زمینه کار خودشون شناخته شده هستند.
متخصص اول:نه میخوام بدونم قبولش داری یا نه؟
متخصص دوم: من نمیتونم بگم قبولشون دارم یا نه. تو چند پروژه باهاشون کار کردم. ایشون هم مثل همه هم ویژگیهای مثبت داره و هم منفی.
متخصص اول:خیالت راحت باشه. من باهاش هیچنوع رابطه کاری ندارم. میخوام حرف دلت رو بدونم؟
متخصص دوم: سوال شما مثل اینه که در مورد یک متخصص پزشکی از من بپرسید. من اصلا نمیتونم در موردش نظر بدم.
....
در این شرایط متخصص اول سعی داشت تا متخصص دوم رو در موقعیتی قرار بده که بگه شخص سوم آدم بیسوادی است و الکی اسم در کرده. اما متخصص دوم با هوشمندی پاسخ میداد و در نهایت هم بهشکل رسمی اعلام کرد که از اینکه درباره دیگران در غیابشون صحبت کنه احساس خوشایندی نداره.
خواستم بگم گاهی حواسمون به چیزهایی که میگیم نیست و راجع به دیگران شروع میکنیم به قضاوت کردن. آدمها رو سفید و سیاه میبینیم. اونهایی که سفید هستند همیشه سفید میمونند و سیاهها هم بههر شکلی حذف میشوند. آدمها در کارهای مختلف میزان تخصص متفاوتی دارند. اما این موضوع دلیل نمیشه که در موردشون قضاوت صددرصد بکنیم. و مسئله دیگه اینه که لجولجبازیهای کاری و ضایع کردن یکدیگر در فضای کسب و کار از همین صحبتها شروع میشه.
در همین رابطه مطلب آقای واحد در بلاگ رادمان با عنوان دیدار با رقیب را مطالعه کنید.
—————————————————————————————————————————————————— این مطلب در وبلاگ thecoach.ir منتشر شده است. شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید. من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید.