وقتهایی هست که ما عادت میکنیم با رنجهامون زندگی کنیم و چیزی که انگار ما رو زنده نگه میداره همزیستی با رنجهامون هست. این رنجها زیباترین دشمنانی هستند که ما داریم. آنقدر زیبا هستند که میترسیم از دستشان بدهیم، پس هربار محکمتر آنها را به آغوش میکشیم. فراموش نکنیم که درد کشیدن در زندگی اجباری است اما رنج کشیدن اختیاری است. از دردها گریزی نیست اما میتوان رنجها را پشتسر گذاشت. دردها ما را رشد میدهند، دردها نشانههای برای تغییر در زندگی هستند اما رنجها ما را فرسوده میکنند. رنجها همواره ما را به گذشتهای تاریک وصل میکنند اما دردها برای آیندهای روشن ما را بهحرکت وا میدارند.
Discussion about this post
No posts