خود واقعی ما
مطلب قبل "قدرت درونگراها" بحثهای زیادی رو در پی داشت. برای خودم این موضوع خیلی جالب بود که اینقدر این مطلب در فضاهای مختلف بهاشتراک گذاشته
مطلب قبل "قدرت درونگراها" بحثهای زیادی رو در پی داشت. برای خودم این موضوع خیلی جالب بود که اینقدر این مطلب در فضاهای مختلف بهاشتراک گذاشته شد و در موردش صحبت شد. اما در میان همه بحثهایی که شکل گرفت چند نکته وجود داشت که بد نیست بهآنها اشاره کنم.
شناخت خود برای همه ما جذاب است. این مطلب بازدید زیادی داشت به این دلیل که درباره ویژگی انسانی صحبت میکرد و اطلاعاتی را درباره هر فرد به خود او میداد. در ادیان مختلف و در آموزههای مختلف همیشه از خودشناسی بهعنوان بالاترین دانشها و ارزشمندترین کارها یاد شده به این دلیل که وقتی شما خودتان را بهتر میشناسید، مسیر حرکت برایتان واضحتر میشود، پاسخ به بسیاری از سوالاها و ابهامها بهراحتی پیدا میشود و امید به زندگی افزایش پیدا میکند. پس اگر این موضوع بهاین سادگی میتواند ما را درباره اینکه چه کسی هستیم و چه ویژگیهایی داریم هیجان زده کند و چنین موضوع سادهای میتواند اطلاعات خوبی درباره رفتار خودمان بهما بدهد پس شاید ارزش داشته باشد که اطلاعات بیشتری از خود داشته باشیم.
بسیاری از خصلتهایی که ما داریم ویژگی هستند. یعنی بهخودی خود نه خوب هستند و نه بد. بلکه در شرایط متفاوت عملکرد خوب و بد دارند. مثلا همین موضوع درونگرایی. چیزی که در مطلب قدرت درونگراها مشهود است این بود که همین ویژگی میتواند برخلاف تصور که بهعنوان نقطه ضعف شناخته میشود تبدیل شود به یک نقطه قدرت. همین ویژگی که ممکن است بسیاری از داشتنش ناراضی باشند در نقطهای تبدیل شود به ارزشمندترین دارایی یک فرد. وقتی درباره خود، اطلاعات بیشتر و بهتری کسب میکنیم، ویژگیهای خود را بهخوبی میشناسیم. میدانیم کجا این ویژگیها عملکرد مطلوب دارند و کجا عملکرد نامطلوب. و وقتی برچسب نقطه ضعف از یک ویژگی برداشته شود، به پذیرش بهتری از آنچه که هستیم میرسیم. به این حقیقت میرسیم که ما کسی غیر از خود واقعیمان نمیتوانیم باشیم و باید با آنچه که داریم با بهترین کیفیت ممکن زندگی کنیم.
من با سخنرانی سوزان کین و با کتابی که نوشته بود ارتباط نزدیکی برقرار کردم. حقیقت اینه که مطلب قبل را یکجورایی برای خودم نوشتم. برای امیر که در کودکی با کتابها و نقاشی کشیدن و شطرنج بازی کردن با خودش سرگرم بود و برای امیر که هنوز هم وقتی وارد فضاهای جدید میشود انگار که بخواهد سختترین کار دنیا را انجام دهد. این مطلب را برای خودم نوشتم که هرگز نمیتوانستم در جلوی جمعی سخنرانی کنم یا بیان خوبی داشته باشم. اما حالا خیلی راحتتر از گذشته میتوانم این کار انجام بدهم. این مطلب را نوشتم که بهخودم یادآوری شود این، یک ویژگی است و بهشکل بسیار جالبی دیدم حرفی که داشتم بهخودم میزدم را هم دیگران شنیدند.
پینوشت: این مطلب لیلا مقدمفر درباره برداشتی که از مطلب قدرت درونگراها داشتند را بخوانید.