جلسات "پیروزی" در تیم
از مدتها قبل شرایط کاریام را بهسمتی آوردهام که بیشتر از اینکه مدیریت و سرپرستی تیمها را برعهده داشته باشم، در نقش مربی کنار آنها هس
از مدتها قبل شرایط کاریام را بهسمتی آوردهام که بیشتر از اینکه مدیریت و سرپرستی تیمها را برعهده داشته باشم، در نقش مربی کنار آنها هستم تا روشهای کارشان را مشاهده کنم و سعی کنم با تیمها نوعی از تعامل رو ایجاد کنم که بتوانند روند کاریشان را بهبود بدهند و این بهبود بهخصوص در زمینه تعاملهای انسانی و درک متقابل بسیار پررنگ هست.
هربار که با تیمی جلسات کوچینگ دارم این سوال را مرور میکنم که اگر من سرپرست این تیم بودم چهکاری انجام میدادم؟ چهکاری غیر از روال عادی تعاملات کاری را انجام میدادم؟ این سوال رو از گذشته خودم هم میپرسم. در واقع به این فکر میکنم که اگر زمان به عقب برگردد چهکارهایی را بهشیوه مدیریتم اضافه میکنم؟
در تیمها همیشه صحبت از کار، مسئولیتها، پیشرفتها و شکستهاست. البته این روزها دیگه فضای اتوکراتیک و یکسویهی بین مدیر و پرسنل موثر نیست بههمین دلیل در بسیاری از محیطهای کاری و بهخصوص درسطح تیمها روابط نزدیک افراد با یکدیگر را میبینیم. آدمها باهم تفریح میکنند، فعالیتهای خارج از محیط کار تعریف میکنند و سعی میکنند فضای ارتباطیشان صرفا از تعاملات کاری بیرون بیاید. البته بسته به فرهنگ هر محیط کار این موضوع میتواند متفاوت باشد.
در تیمهایی که در آنها بودهام، همواره من هم مثل خیلیها سعی کردهام فضای دوستانهای شکل بگیرد و ارتباطها بین خودم و دیگران صمیمی باشد. اما یک حلقه گمشده همیشه وجود داشته است و آن جلسات و تعاملاتی برای تمرین کار تیمی بوده است. یک تیم نیاز دارد تا بهشکل روتین و مشخص در مورد اهدافش، در مورد تعاملاتش، در مورد دیدگاهی که افراد بهکار دارند و مواردی از این دست جلسه داشته باشد و تمرین کند. درست مثل یک تیم ورزشی که برای هماهنگی مدام تمرین میکنند، یک تیم کاری نیاز دارد تا مفاهیم همکاری را تمرین کند.
بنابراین اگر زمان به عقب برگردد حتما با تیمهایم جلسات هفتگی یا دوهفته یکبار را تنظیم میکنم با عنوان پیروزی یا چیزی در این مایهها. در جلسات پیروزی راجع به تفکر برنده بودن صحبت میکنیم. در این جلسات سعی خواهم کرد در مورد نوع نگاه افراد و نوع تعاملاتشان با یکدیگر بیشتر بدانم و سعی خواهم کرد که کمک کنم آنها برای تبدیل شدن به همتیمیهای موثر، آدمهای بهتری در زندگیشان باشند و بهسمت خودشکوفایی حرکت کنند. اینکاری است که من در نقش مربی، اکنون برای تیمها انجام میدهم اما لازم است شما در نقش مدیر این رویکرد را برای حفظ کیفیت تیم خود داشته باشید چرا که یک تیم یعنی ارتباطات انسانی و ارتبطات انسانی فرای روالها، دستورالعملها و وظایف قرار میگیرد.
شما در این زمینه چهنظری دارید؟ آیا از الگوی خاصی برای مدیریت تیم خود استفاده میکنید؟
پینوشت: والیبال ایران قهرمان آسیا شده و حالا میشه مدعی بود که فراتر از آسیا هستیم و به میدانهای بزرگتر جدیتر فکر کنیم. این قهرمانی رو تبریک میگم.
—————————————————————————————————————————————————— شما میتوانید مشترک خورا ک این بلاگ شوید. برای آگاهی از خدمات من میتوانید از صفحه رشد فردی و رشد سازمانی دیدن کنید و یا برای آگاهی از زمان دورههای آموزشی عمومی در خبرنامه آموزشی عضو شوید. میتوانید من را در توییتر و گوگل+ دنبال کنید و صفحه فیسبوکم را لایک کنید.