بدون شک شما هم عضو گروههای زیادی در وایبر و تلگرام و واتزاپ هستید. گروههای جدیدی هم هستند که هر روز به آنها اضافه میشویم. من تجربههای متفاوتی رو از عضویت در این گروهها داشتهام. گروههایی هستند که برکار و تبادلات تجاری متمرکز است و گروههایی هم هستند که محل تفریح شدهاند. تکلیف با گروه تفریحی و تا حدی با گروه کاری معلوم است. اما این وسط گروههای آموزشی هم هستند که درشان یا جک منتشر میشود و یا جملات کلیشهای که هر یک نفر از یک گروه آن را کپی میکند و به تمام گروههای دیگر میفرستد و کافی است شما عضویت مشترکی با آن فرد در مثلا سه گروه داشته باشید و سهبار آن پیغام را دریافت میکنید و بعد نفر دیگری اقدام به کپی میکند و شما دوباره از چندجای دیگر همان پیغام را میگیرید و بماند که در کنار شبکههای اجتماعی دیگر چهمیزان از زمانمان را صرف مرور نکاتی میکنیم که اگر نمیبودند چیز کمتری در زندگی احساس نمیشد.
هدفم این نیست که این گروهها را زیر سوال ببرم. اتفاقا در تجربههای موفق کاری، این گروهها بسیار زیاد سرعت ارتباط را افزایش دادهاند. خودم تجربه تبادل فکر و ایده را در گروههای کاری با موضوع مشخص داشتهام و همواره وجودشان کمک کرده که فارغ از زمان و مکان بتوانم به تبادل فکر با دیگر اعضای گروه بپردازم.
هدف اصلیم از طرح این موضوع این بود که با هم به این سوالات فکر کنیم و تبادل نظر داشته باشیم:
بهترین تجربیاتی که از بودن در این گروهها داشتهاید چه بوده؟ چه نکاتی را درباره حضور و گفتگو در این گروهها رعایت کردهاید که باعث شکلگیری تجربه موثری شده است؟